بین ما و من اگر فاصله ای نیست خطاست
اشک من ریخت ندانست که سر چشمه کجاست
کار دل یکسره پرپر زدن از تنهایی است
قاصدک فرق ندارد شب و روزش که رهاست
دشت و صحرا و بیابان همه را پر زده ام
پرپر قلب من از پرپر گنجشک جداست
شک ندارم که شب و روز فقط در راهم
سری افتاده در این راه که خود راهنماست
گل من ماندن و رفتن همه اش تنهایی است
این یکی عین وفا وان دگری عین جفاست